Print Friendly, PDF & Email

پایگاه خبری یزد باما ؛ گفتگو با زمان ارکمان دستیار کارگردان نمایش « قصه ظهر جمعه » که این روزها پذیرای علاقه مندان عرصه نمایش در حوزه هنری استان یزد می باشند .

پایگاه خبری یزد باما ؛ حمید رضا عمادی ؛ نمایش «قصه ظهر جمعه »  که این روزها در پلاتوی حوزه هنری استان یزد به روی صحنه می رود با کارگردانی حسام افروز ودستیار  کارگردانی زمان ارکمان که گفتگویی با این هنرمند که فعالیت خود را از سال 83 آغار کرده است داشتیم که در ادامه می خوانید :

حرفهای زمان ارکمان دستیار کارگردان نمایش «قصه ظهر جمعه »

زمان ارکمان : دارای مدرک کارشناسی مالی هستم ،فعالیت خود را با فراگیری کلاس های آموزشی در خانه نمایش و زیر نظر اساتیدی همچون سعیدشهریار، احمدعلی مهدی نژاد ، حیدرنیک آئین و…..آغاز کردم.اولین بازی من درنمایش «گذری گذرا برگزارش ورزا » به نویسندگی و کارگردانی جناب احمدندافی در همان سال درجشنواره استانی بود.
تاکنون در نمایش های متعددی همچون “دیوان تئاترال”و “آذر” به ،”یک، دو، سه” و “باغ زالزالک” ، “افسون بر تخت نشستن ماکان تیره بخت” ، “قطعات گمشده” ،”یکی بود یکی نبود” ،”حسرت” ،”قاب هشتم”و”مجلس سباه بازی نازکنیز” … به عنوان بازیگر حضور داشته ام.
ارکمان از سوابق خود در سمت دستیار کارگردانی این چنین گفت : به عنوان دستیار کارگردان در نمایش های آخرین نقطه ازخاک خدا، دیوان تئاترال، آغازشیفتگی، کبوتری ناگهان، عطف به سبز، پلی ازجنس شیشه، بخندعشق نمک گیربشه بعدبرو، آذر، بنجاق خونه سه کنجی ،کبوتران چاهی،مجلس سباه بازی نازکنیز،کمد دیواری،و این تازه ترین کار « قصه ظهرجمعه» حضور داشتم که ماحصل آن حضور در بیست و سومین جشنواره  سوره ماه با دو اثر سوفیای من به عنوان کارگردان-کبوتران چاهی به عنوان دستیارکارگردان بود.
همچنین نویسندگی وکارگردانی نمایش ” خاله سوسکه ” که متن این اثر جزو آثارمنتخب حوزه هنری در جشنواره کودک ونوجوان دی ماه 93 به شمار می آید.
در حوزه کارگردانی : کارگردانی نمایش سوفیای من برگزیده جشنواره استانی جوان سوره ماه یزد به همراه رتبه برتر کارگردانی.کارگردانی نمایش یک شاخه گل سرخ -اجرای عموم درسال1394
رتبه تقدیری کارگردانی جوان در بیست و سومین جشنواره سوره ماه
دستار کارگردان نمایش « قصه ظهر جمعه » از چگونگی پیوستن به گروه می گوید: کارگردان محترم کار چون عضوی از گروه هنری کریاس هست و بنده دبیرگروه  هستم از ابتدا بعد از انتخاب متن در جریان کلیات شروع فعالیت بودم ولی متاسفانه باتوجه به اتفاقی که برایم افتاد نتونستم درمراحل اول مستقیم درمتن باشم ولی ارتباطات ما با جناب کارگردان حفظ میشدو هرچه به تمرین و دورخوانی و میزانسن نزدیک ترشدیم بنده هم بیشتر درخدمت گروه اجرایی بودم.
ارکمان نمایش «قصه ظهر جمعه » را در یک جمله این چنین روایت می کند : «قصه ظهرجمعه»  نوستالژی شیرینی از دهه ای که 4سال بیشتر درونش نبودم
قصه ظهرجمعه: روایت زندگی یک نسل قبل از من نسلی که درسخت ترین شرایط ممکن بازندگی دسته و پنجه نرم کردن
زمان ارکمان بعنوان بازیگر این بار در جایگاه دستیار کارگردان قرار گرفت چرا بعنوان بازیگر در این کار حضور نداشتید: نمایش قصه ظهرجمعه به دلیل پرکاراکتربودن نیاز به تمرکز زیاد دربحث بازی و میزانسنی داشت و وظیفه گروه کارگردانی را مشکل میکرد و از طرفی چون بنده هم در مقطعی درگیرمشکلات شخصی بودم این اتفاق نیفتاد.البته این را هم بگویم که قراربود یکی از نقش ها را به پیشنهاد کارگردان بازی کنم  ولی به دلایلی که عرض کردم این اتفاق نیفتاد.و الان میبینم بازیگر اون نقش مثل بقیه دوستان ازبهترینهاست.
ارکمان از مشکلات پیش روی گروه گفت و اینکه : بزرگترین مشکل ما برای این کار به نظرم محل تمرین مناسب بود.که متاسفانه درچندمقطع مجبور به جابجایی شدیم
زمان ارکمان در ارزیابی از گروه این چنین عنوان کرد : با دوستان بازیگر و مخصوصا کارگردان تعامل تنگانگی د رحیطه وظایف داشتم و خوبی این گروه این هست که ما از  بنیه خوب تئاتری از لحاظ سنی، رزومه ای و….برخوردار هستیم وهمه برای کمک به همدیگر از هیچ کمکی دریغ نمیکردیم. جای تشکر دارد از بزرگان گروه اجرایی جناب جاور و مزیدی عزیز که پشتیبان خوبی برای گروه بودند.

برنامه آینده شما در حوزه نمایش : کار بعدی که در حال انجام مقدمات اولیه آن هستیم  یک  نمایش درمورد شهدای مدافع حرم هست و جناب رضاامیرخانی عزیز از نویسندهای ارزشی استان درحال نگارش نهایی آن هستند .

سخن پایانی : به امیدفرا رسیدن  روزی که همه هنرمندان برای ذات هنر قدم بردارند و هنر وسیله ی باشه برای ابراز اندیشه ها نه وسیله ای برای رسیدن به امیال درونی