سئوالی وجود دارد و آن این است که چرا باید نوروز پاس داشته شود
پایگاه خبری یزد باما ، یادداشت آیت الله سیدمحمدکاظم مدرسی نائب رئیس شورای حوزه های علمیه استان یزد با موضوع جایگاه نوروز که در ادامه می خوانیم
سئوالی وجود دارد و آن این است که چرا باید نوروز پاس داشته شود، با توجه به اینکه نوروز از مبنای شرعی قوی برخوردارنیست اما متشرعین و جلوداران شریعت ما امروز و دیروز نسبت به نوروز یک توجهات خاصی را داشته اند مثل نگاه حضرت امام خمینی (ره)، مراجع تقلید و مقام معظم رهبری نسبت به این موضوع که در پاسخ به این سئوال دو نکته قابل توجه است.
شکی نیست که نوروز یک سنت اجتماعی است و کشورها از آن جهت که دارای اقوام و ملتهای مختلفی هستند یک ظرفیت خاصی برای از هم گسسته شدن در وجودشان دیده می شود.مخصوصا اگر دشمن خارجی قویی داشته باشند اما نقطه مقابل این ظرفیت از هم گسسته شدن امکاناتی است که در اختیار هر جامعه ای برای حفظ و انسجام آن وجود دارد مثل حس وطن دوستی، اهداف و آرمانهای واحد برای یک جامعه، دشمن واحد، معرفی و شناسایی آن در یک جامعه، آئینهای معنوی و دینی یک جامعه ، ایجاد حس مسئولیت مشترک در آن جامعه، و همچنین سنتهای ملی و جمعی آن جامعه که هر کدام از این ظرفیتها و پتانسیلها بخشی از جامعه را در دایره خود منسجم و به اتحاد بیشتر نزدیک میکند.
البته این سنتها ممکن است در درون خودش خرافاتی را هم داشته باشد و شکی نیست که باید از این خرافات دوری شود و در حقیقت این خرافات و باورهای غیر واقعی زدوده شود همانگونه که اسلام نسبت به سنتهای مفید جوامع آنها را با اصلاحاتی پذیرفته است.
نوروز هم یکی از سنتهای ملی ، دیرباز و کهنی است که عامل انسجام ملی برای بخش زیادی از جامعه است و لذا حتی کسانی که مبنای شرعی را برای آن قائل نیستند مثل حضرت امام و مقام معظم رهبری نسبت به آن توجه دارند و اهمیت میدهند چرا که بخش زیادی از جامعه با همین سنت به انسجام درونی و اتحاد ملی میرسد.
البته از آن جهت هم که روایاتی داریم که قائل به تسامح در ادله سنن شدیم باید به آنها هم توجه داشته باشیم گرچه در این زمینه هم باید گفت آن نوروزی که در روایات هست به شکلی مشخص معلوم نیست از نظر زمانی با این نوروز تطبیق داشته باشد.
از بعد دیگر باید گفت هر جامعه ای نیازمند به شادی و نشاط است و اسلام هم به این موضوع توجه دارد البته عوامل شادیها به دو بخش تقسیم میشوند:بخش اول عوامل و شادیهایی که بدون مبنا هستند و زود گذرند و همراه با عوامل غیر شرعی و اسلامی نیستند و از این رو قابل قبول نخواهند بود زیرا این شادیها نمیتوانند برای جوامع مفید و موثر باشند.
حتی ممکن است شادیهایی در پرتو رفاه زدگی حاصل شود و این هم نمیتواند برای فرد و جامعه در دراز مدت تاثیرگذار باشد.یک کشور کوچکی است به نام فلاند که بر اساس گزارش برخی رسانه ها از مرفه ترین کشورهاست و مردم آن هم در پرتو این رفاه از شادی و نشاط خاصی برخوردارند اما همین کشور فلاند دومین کشوریست که آمار خودکشی را در خود دارد و مشخص میشود این سبک شادیها و برخی رفاه زدگیها نمیتواند آنگونه که باید در نشاط واقعی جامعه و حفظ نشاط حقیقی تاثیرگذار باشد.
بخش دوم شادیها و سرورهایی است که برای انسانها نیرو آفرین و انرژی زا هستند و انسانها را در مسیر صحیح زندگی یاری میدهند و اینگونه شادیها حتی در برابر سختیها هم انسانها را مقاوم میکنند مثل جریان عاشورا که معروف است به اینکه شب عاشورا اصحاب سید الشهدا به شوخی، مزاح و شادی پرداخته بودند و آن شادی که در پرتو دین و آئینهای حقیقی و درست حاصل شود نیرو زا هم هستند و لذا به آنها قدرت میدهد که بتوانند در مقابل دشمن ایستادگی و مقاومت کنند و دشمن را به زبونی بکشند.
ما در رابطه با شادیهای زودگذر هم میتوانیم این تعبیر را داشته باشیم به شادیهایی که زودگذر هستند، امروزه دیده و شنیده می شود که گاهی افراد از قرصهای شادی آفرین استفاده میکنند که به صورت موقت برای انسان فرح و شادی ایجاد میکند اما در نهایت انسان را به ضعف، سستی و خمودگی میکشد.این نوع شادیها مورد پسند نیست و نباید در جامعه رواج پیدا کند.
از این رو نوروز و مراسمهای درونی آن مثل نظافت و آذین بندی عمومی، تحرکات نو، پوشیدن لباسهای آراسته و تمیز، عیدی دادن ، سله ارحام ، شاد کردن دلهای فقیران و مستمندان و حتی مسافرت کردن به مناطق دیدنی ، همه و همه از اموریست که اسلام آنها را تائید میکند،برای آنها برنامه ریزی دارد و روی آنها سرمایه گذاری میکند.از این جهت نوروز برای نشاط جامعه هم بسیار لازم و ضروری است و لذا اگر بزرگان نسبت به نوروز که یک سنت قدیمی و کهن است سرمایه گذاری میکنند به این دو جهت است که باید مورد توجه قرار گیرد.