گفت و گو با محمد رضا شجریان پیشکسوت هنر نمایش در یزد

پایگاه خبری یزدباما، به نقل از ایران تئاتر، محمدرضا شجریان، پیشکسوت هنرهای نمایشی استان یزد، در نخستین روز از تیرماه سال ۱۳۳۴ در محله حاجی یوسف یزد به دنیا آمد. وی فعالیت های نمایشی خود را با نویسندگی و کارگردانی نمایش پلیس در ۱۲ سالگی داشت آغاز کرد؛ البته پیش از آن نیز در بازارچه محله سرِ پُلُک به مناسبت جشن های نیمه شعبان همراه با بچه های محل در نمایش های روحوضی و طنز شرکت می کرد. شجریان پیش از انقلاب در بیش از ۵۰ نمایش صحنه ای به عنوان کارگردان و بازیگر حضور داشت. نمایش هایی مانند: از پا نیفتاده ها – خانه روشنی – پا انداز ت کله سفید – سوباتا – بیک ایمانوردی – ترن. پس از انقلاب نیز کارگردانی نمایش هایی مانند: چشم در برابر چشم – نهضت حروفیه – قلعه آخولقه – انتحار – خرس چراغ، آب، آیینه – سوء ظن – ستاره سهیل – پنجره – شهرک – مادر و … را بر عهده داشته است. با هنرمند پیشکسوت نمایش یزد، گفت و گویی داشتیم که در پی می خوانید.

محمدرضا شجریان، پیشکسوت هنرهای نمایشی استان یزد، در نخستین روز از تیرماه سال ۱۳۳۴ در محله حاجی یوسف یزد به دنیا آمد. وی فعالیت های نمایشی خود را با نویسندگی و کارگردانی نمایش پلیس در ۱۲ سالگی داشت آغاز کرد؛ البته پیش از آن نیز در بازارچه محله سرِ پُلُک به مناسبت جشن های نیمه شعبان همراه با بچه های محل در نمایش های روحوضی و طنز شرکت می کرد. شجریان پیش از انقلاب در بیش از ۵۰ نمایش صحنه ای به عنوان کارگردان و بازیگر حضور داشت. نمایش هایی مانند: از پا نیفتاده ها – خانه روشنی – پا انداز ت کله سفید – سوباتا – بیک ایمانوردی – ترن. پس از انقلاب نیز کارگردانی نمایش هایی مانند: چشم در برابر چشم – نهضت حروفیه – قلعه آخولقه – انتحار – خرس چراغ، آب، آیینه – سوء ظن – ستاره سهیل – پنجره – شهرک – مادر و … را بر عهده داشته است. با هنرمند پیشکسوت نمایش یزد، گفت و گویی داشتیم که در پی می خوانید.

بگذارید گفت و گو را با این پرسش آغاز کنیم که بهترین و خاطره انگیزترین نمایش شما در زمینه بازیگری و کارگردانی، چه نمایش یا نمایش هایی بوده است؟

همه نمایش هایی که تا کنون کار کرده ام برایم خاطره انگیز هستند، اما در این بین می‌توانم از نمایش های “خرس” نوشته آنتوان چخوف و “مرزداران” یاد کنم؛ چون بازی در نمایش “خرس” را در سه دوره زندگیم تجربه کردم یک بار در دوره جوانی، یکبار میانسالی و یک بار هم در سال ۹۷ که دهه هفتم زندگی ام را پشت سر می گذاشتم؛ و بازی در نمایش “مرزداران” برایم مقام سوم بازیگری جشنواره فجر سال ۶۴ را به ارمغان آورد که این جایزه، تنها جایزه ای هست که در ۳۷ سال گذشته تئاتر یزد از جشنواره فجر به دست آورده است؛ در کنار این دو نمایش نمایش های “آرزوهای حکیم نتیجه الحکما” – “چراغ، آب، آیینه” و “انتحار” نیز برایم دوست داشتنی و خاطره انگیز هستند که بازیگر و چهره پرداز بیشتر این نمایش ها نیز بوده ام.

چگونه به هنر نمایش، علاقمند شده و وارد این عرصه شدید؟

از نوجوانی عاشق تقلید بودم، همه را دور خودم جمع می کردم و برای ایشان با حرکات نمایشی داستان می‌گفتم؛ از همان موقع احساس می کردم که در زمینه بازیگری استعداد دارم، تا این که زمینه ای پیش آمد و خودم را محک زدم که خوشبختانه با استقبال گرم اطرافیان و مردم روبرو شدم. اولین کسانی که من را تشویق کردند پدر و مادرم بودند که هیچگاه برخلاف بسیاری از پدرها و مادرها مانع کار من نشدند.

شما با کارشناسان تئاتر زیادی سر و کار داشته اید، کار کدام یک را بهتر و موثرتر ارزیابی می کنید؟

همه کارشناسان تئاتری که در پیش از انقلاب راهی یزد شده بودند به نظر من کارشناسان ارزنده بودند از جمله آقایان: علی تاجر مشایی، محمود جوهری، حسین عازمی خواه، آتش تقی پور، خسرو شایسته، محمدعلی ساربان، حمید مظفری و شادروان هاشم ارکان که من از همه این عزیزان چیزهای زیادی آموختم؛ بنابراین نمی توانم یکی را برتر از دیگری بدانم. همه این بزرگواران در زمان خود از هنرمندان مطرح تئاتر کشور بودند.

چه شد که پس از نزدیک به ۲۰ سال دوری از صحنه، سال گذشته با نمایش “خرس” دوباره به صحنه بازگشتید؟

واقعیتش این است که ۲۰ سال گذشته، من چندان هم از عرصه نمایش دور نبودم چون در این مدت با صدا و سیمای یزد و به ویژه رادیو – در زمینه نمایش رادیویی- همکاری داشتم و در چند فیلم و سریال هم بازی کردم؛ اما سال گذشته از یک سو خواستم خودم را محک بزنم و از سوی دیگر اصرار چند نفر از دوستان و هنرجویانم در کلاس های بازیگری و نیز مردمی که هر چه دارم از آن ها دارم، من را به این بازگشت واداشت.

بازی شما در نمایش “خرس” هیچ نشانی از شخصی که به گفته خودتان وارد دهه ی هفتم زندگی شده نداشت این انرژی و توان مندی از کجا آمده است؟

شاید بتوانم به پرسش شما این پاسخ را بدهم که در طول این سال های گذشته، من تمرینات بدنی خودم را کنار نگذاشتم؛ و از سوی دیگر با دیدن کارهای خوب نمایشی در تهران و فیلم های مطرح روز دنیا، ذهن و روح خودم را فعال و پویا نگه داشته‌ام و از سوی دیگر به دلیل کار کار در رادیو و بازی در بعضی از فیلم ها و سریال ها حس و بیان خودم را تقویت کرده ام و در هنگام بازی در نمایش “خرس” توانستم به خوبی از تجارب کارهای گذشته ام، بهره ببرم.

‌فضای امروز تئاتر یزد، و نقاط ضعف و قوت آن را چگونه ارزیابی می کنید؟

فضای امروز تئاتر یزد با توجه به استقبال خوب تماشاگران فضای خوبی می تواند باشد به شرط آنکه تابع یک نظم درست و سنجیده باشد و هر کسی به خود اجازه بازیگری و کارگردانی ندهد؛ یعنی این گونه نباشد که هر علاقه مند تازه از راه رسیده ای، پس از بازی در دو نمایش، به خود اجازه کارگردانی بدهد؛ در این صورت همه چیز سهل و آسان به نظر می رسد و ارزش و مفهوم کارگردانی و حتی بازیگری از بین می رود.

یکی دیگر از نقاط ضعف امروز تئاتر یزد جوی است که در فضای “نقد نمایش” حاکم است، به نظر من نقد نمایش، نه باید با غرض ورزی و تخریب همراه باشد و نه تعریف و تمجید بی جا.

کار نقد گاهی کاری حساس تر از اجرای یک نمایش است؛ بنابراین خواهش من از دوستانم این است که به این نکته ظریف توجه داشته باشند.

درباره آسان شدن راه برای رسیدن به کارگردانی و بازیگری تئاتر، باید این نکته را اضافه کنم که به همین دلیلی که ذکر شد ما متاسفانه شاهد اجرای نمایش های سطحی و نپخته هستیم هرچند نمایش های خوب و ارزشمندی هم روی صحنه می روند؛ به نظر من باید در این زمینه برنامه ریزی و نظارتی ویژه صورت بگیرد و از نمایش های ارزشمند حمایت شود. باید برای ورود علاقمندان و افراد تازه وارد به عرصه بازیگری و کارگردانی، شرایط ویژه‌ای در نظر گرفت مثلاً داشتن تجربه ۵ دستیاری کارگردانیِ واقعی، و نه صوری و ظاهری! البته آن هم دستیاری در کار کارگردان‌های کار بلد استان.

البته باید روی این پیشنهاد فکر کرد و با یک کار کارشناسی شده، نسبت به انجام آن اقدام کرد.

چه پیشنهادی برای بهبود وضعیت تئاتر یزد و پویایی و پیشرفته بیش از پیش هنرمندانه نمایش استان دارید؟

 همانگونه که گفتم نظم و برنامه ریزی و نظارت در این زمینه بسیار مهم است ای کاش  همین یکی دو سالن و نمایشی که داریم به بخش خصوصی واگذار نمی شد تا مانند گذشته اداره فرهنگ و ارشاد متولی سالن های نمایش بود و می توانستیم کارها را درجه بندی کنیم و این درجه بندی در پوستر نمایش ها نیز اعنوان می شد تا تماشاچی تکلیف خودش و کار را بداند.

کارگردانی باید ملاک و معیار داشته باشد ولی الان متاسفانه هر کسی به خود اجازه می دهد که بدون هیچ دانش و تجربه ای خود را وارد این عرصه کند و محک بزند که ای کاش محک می زد و یا محک زده می شد؛ متاسفانه فضا به گونه ای شده که بعضی از همین عزیزان، پس از انجام یکی دو کار، مدعی هم می شوند! این اتفاق مهم ترین مشکل امروز تئاتر یزد است. من نگران آینده همین دوستان جوان هستم.

در این زمینه اگر قرار باشد پیشنهادی بدهم، پیشنهادی تعطیلی اجرای نمایش ها در یزد به مدت ۱ سال است!

البته تعطیلی اجرای نمایش ها با این شرط که در این ۱ سال، کلاس های آموزش تئاتر برای همه گروه ها و رده ها – پیشکسوت، جوان، تحصیل کرده و…- با حضور اساتید مجرب، دلسوز و کاربلد از مرکز برگزار شود و حضور همه دوستان نیز در این کلاس ها الزامی باشد؛ یعنی یکی از شروط اصلی برای ادامه فعالیت تئاتری و بردن نمایش روی صحنه، حضور در این کلاس ها عنوان شود. چنان چه این کلاس ها با کیفیت و سطح عالی برگزار شود، خروجی و نتیجه مثبت آن را چند سال پس از برگزاری آن خواهیم دید.

نقش مسئولین فرهنگی هنری استان در این راستا چیست و چه می تواند باشد؟

البته بدیهی است که مسئولین نمی‌توانند همیشه ناظر فعالیت های هنری باشند، توقع در این حد زیادی است؛ ولی می‌توانند با تشکیل شورای نظارت قوی با حضور کارشناسان زبده، کار تولید و اجرای نمایش ها را به سرانجام خوبی برسانند و از کارهای خوب و ارزشمند بهتر و بیشتر حمایت کنند چون حمایت های مادی همیشه کارگشاست.

یکی از مهمترین کارهایی که مسئولین فرهنگ و ارشاد می توانند انجام دهند نظارت روی کلاس ها و کارگاه‌های آموزش تئاتر و بازیگری است که امروزه به شکل های گوناگون در در گوشه گوشه شهر دیده می‌شوند؛ کارگاه هایی که متولیان آن ها بیشتر دغدغه درآمدزایی دارند.

متاسفانه دیده و شنیده شده که بعضی از این دوستان، بدون داشتن هیچ مدرک دانشگاهی یا تجربه ای ارزشمند در زمینه تئاتر و بی آن که دغدغه هنری و آموزشی داشته باشند، اقدام به برگزاری کلاس های آموزش تئاتر و بازیگری کرده‌اند که ادامه این روند نه تنها هیچ نتیجه ای ندارد بلکه بسیار زیان بار است.

سخن پایانی

از این که به من فرصت گفت و گو دادید، سپاس گزارم. حقیقتش من از مرز ۶۴ سالگی گذشته ام و الان دقیقاً ۵۲ است که در این وادی مشغول فعالیت هستم.

دوست دارم جوان هایی که وارد این عرصه می شوند به راستی عاشق هنر باشند، نه این که صرفاً برای وقت گذرانی یا شهرت به این رشته روی بیاورند -چون شهرتی ندارد- بیایند تا به آگاهی و معرفتشان افزوده شود.

و اما سخن آخر این که امیدوارم زمینه ای فراهم شود تا از تجربه هنرمندان پیشکسوتی که هنوز در عصر پویا و فعال هستند به درستی بهره برده شود، باور کنید که پیشکسوتان هیچ مشکلی با نسل جوان ندارند بلکه عاشقانه و پدرانه دلسوز و نگران آینده این عزیزان هستند.