پایگاه خبری یزد باما ؛به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان یزد: مسئول واحد آفرینشهای ادبی حوزه هنری یزد برگزاری مهرواره شعر و داستان جوان سوره را فرصتی برای همدلی، تعامل و طبع آزمایی هنرجویان و استعدادهای جوان دانست و افزود: جشنوارهها یک فضای رقابتی و رفاقتی ایجاد میکند اما نباید با اعلام اسامی برگزیدگان خاتمه پیدا کند. زیرا یکی از راهبردهای مهم تربیت، آموزش و ارتقای سایر شرکت کنندگان است. جشنواره تنها راه شناسایی استعدادها نیست، بلکه به اندازه خود کارکرد مثبت دارد. البته باید برای کسانی که هنر را در رقابت نمیپذیرند یا سایر علاقهمندان، روشهای خلاقانه و مناسبتری در نظر گرفت.
وحید حُسنی تقلید از آثار گذشته و ماندن در آن فضا را از جمله چالشها و موانع در بروز خلاقیت و نوآوری در حوزههای ادبی بیان کرد و گفت: هنرجویان و جوانان برای یادگیری باید به خواندن آثار گذشتگان و بهره برداری از میراث ادبی گذشته بپردازند تا قلمشان جلا پیدا کرده و تجربه کسب کنند. ولی هنر فاخر وقتی اتفاق میافتد که هنرجو بر قله مفاخر جهان بایستد و هنر خود را اجتهاد کند. گاهی اجتهاد هنری که موجب خلاقیت است بروز پیدا نمیکند و تنها در همان قالبها میماند. البته قالبها و دستورالعملها و آنچه به عنوان تئوریهای هنری تدریس میشود اگر مانند قواعد علوم تجربی مطلق و متقن در نظر گرفته شود، خلاقیتها را محدود میکند. گاهی آثار خوبی در ارزیابیهای مختلف چه در جشنوارهها و چه برای انتشار با این قالبها سنجیده میشود که، مناسب نیست.
وی در همین زمینه افزود: گاهی آثاری که به لحاظ تئوریهای داستانی ضعیف عمل میکنند بر اساس قاعده انتخاب طبیعی در جامعه اصطلاحاً گل کرده و بروز و ظهور دارد و مورد استقبال مردم قرار میگیرد؛ چون هنر بر اساس استثنائات – نگاه و حس نو- شکل میگیرد. خلاقیت ناب زمانی بروز پیدا میکند که یک فرد قواعد و عادتها را متناسب و حکیمانه و سنجیده بر هم بزند. مصداق بارز خلاقیت در طنزپردازی است. شاید داستان نویسی به شکل صنعتی یعنی قالبهای مشخص قابل ارائه باشد ولی طنز نویسی همچنان خلاقیت و نگاه ویژهای میطلبد.
این نویسنده با بیان اینکه تغییر نگاه و تغییر فضاها و همچنین ورود به عرصههای میدانی جدید موجب خلاقیت میشود اظهار کرد: اگر نویسندگان و ادیبان، تنها با خواندن آثار مسبوق به خلق اثر بپردازند در بهترین حالت مضامین و محتوای آثارشان به سقف آثار گذشته میرسد ولی اگر مطالعات و سیاحت نویسنده، بین رشتهای باشد و بین علوم مختلف سیاحت کند کلیشه به ادبیات راه پیدا نخواهد کرد و دریچههای نابی باز میشود. به همین دلیل گاهی کسانی که رشتههای غیر مرتبط با ادبیات خواندهاند و در زمینه ادبیات بصورت آزاد آموزش دیدهاند میتوانند آثار نابتری ارائه دهند.
حسنی، سیاحت بین فرهنگی و اردوهای مختلف چه سازمانی و چه شخصی را کمکی برای ایجاد خلاقیت و نوآوری ادبی دانست و ادامه داد: زندگی در محیطهای جدید و درگیرشدن با مسائل جدید، البته نه با نگاه توریستی بلکه با نگاه زندگی و تعامل میتواند موجب تضارب فرهنگی شده و این خود دستمایه داستان قرار گیرد.
وی یکی از راههای برون رفت از مسئله ادبیات کلیشهای را توجه به ادبیات مسئلهمحور عنوان کرد و گفت: اگر ادبیات واقعا دنبال حل مسائل باشد، در چالشی قرار میگیرد که راههای برون رفت از آن چالش منجر به خلاقیت میشود و مسئلهمحور بودن برای ادبیات در مقابل دیدگاه هنر برای هنر است.
مسئول آفرینشهای ادبی حوزه هنری یزد به فرصتها و آسیبهای فضای مجازی در حوزه شعر و داستان امروز هم اشاره کرد و افزود: فضای مجازی به لحاظ گستردگی مخاطب، سهولت کاربری و ارزان بودن، اقتضائاتی دارد و فرصتهایی پیش روی شاعران و نویسندگان و علاقهمندان قرار میدهد. گفتمان سازی با حضور در شبکههای اجتماعی سریعتر اتفاق میافتد. با دسترسی ساده و روان به بزرگترین شاعران و نویسندگانی که با کمترین زمان و بدون ابزاری خاص توانستهاند یک صفحه مجازی، یک روابط عمومی و یک شبکه و رسانهای قوی برای خود داشته باشند، موجب میشود گفتمانی که نخبگان شعر و داستان میتوانند ایجاد کنند با حداکثر برد اتفاق بیفتد و علاقهمندان بیشتری در این فضا تربیت شوند.
حسنی اظهار داشت: فضای مجازی فرصت دیده شدن را برای شاعران و نویسندگان سراسر کشور و دنیا فراهم میآورد. در گذشته این فرصت برای شاعران و نویسندگان دور از مرکز به سهولت اتفاق نمیافتاد. پس عدالت در دسترسی دو طرفه خواهد بود، هم مخاطبان به سهولت و به عدالت و به روز میتوانند به تولیدات و افکار و احوال نخبگان و هنرمندان دسترسی داشته باشند و از طرف دیگر نخبگان جامعه و هنرمندان نیز فارغ از اینکه ارتباط موفقی با دستگاهها و نهادها داشته یا به دور از مرکز باشند میتوانند مخاطبان خود را پیدا کنند.
وی یکی دیگر از فرصتها و محاسن فضای مجازی را، آموزش هنر، دسترسی آسان به منابع آموزشی، مطالعۀ مکتوبات اعم از شعر یا نثر، کسب شهرت و اقبال نسبت به هنرمند در این فضا دانست و افزود: این فرصت تهدیدی را نیز به دنبال دارد و آن این است که حمایت از جریان فکری خاص و همچنین هدایت جریان نخبگانی و شاعران به سمت و سوی صحیح و خوب با دشواری ممکن خواهد بود. در هر حال در این فضا تمرکز زدایی صورت میگیرد که این تمرکز زدایی فرصتها و آسیبهای خود را دارد.
این نویسنده به تهدیدهای فضای مجازی اشاره و اظهار کرد: به دلیل گستردگی بیش از حد فضای مجازی به لحاظ محتوا و قالب نمیتوان نظارتی بر آن داشت. پس بر هم زدن قالبها، شکستن وزنها و حتی شکسته شدن کلمات در متنهای منثور چالشی است که ادبیات را تهدید میکند.
وی افزود: زبان بیش از حد پویا شده به حدی که هیچ قاعده و قواعدی برای یادگرفتن آن وجود نخواهد داشت و همه قواعد بر هم میخورد. ضرورت وجود آثار مکتوب با وجود آثار مجازی حس نمیشود و لذا بسیاری از نخبگان که امکانی برای مکتوب کردن آثار خود به ویژه اشعار را ندارند به همین فضای مجازی اکتفا کرده و از آنجایی که فضای مجازی پایداری کمی دارد، بسیاری از شاعران و نویسندگان محکوم به زوال هستند و آثار آنان در آینده ممکن است از بین برود. یا در خیل کثیر آثار در فضای مجازی ثبت و ضبط شود که آن هم منوط به پایداری اپراتورهای ارائه دهندۀ خدمات است.
مسئول آفرینشهای ادبی حوزه هنری یزد ادامه داد: همچنان که عموما استناد به فضای مجازی، از اعتبار پایینی برخوردار است، این مشکل به ادبیات هم کشیده میشود. یعنی صفحات را با اطمینان نمیتوان به صاحب اثر و صفحه مرتبط دانست، یا حتی آثار هنری میتواند از اصل خودش عدول نموده و به راحتی تغییر پیدا کرده و توزیع شود.
اما در باب نثر، تهدیدی که فضای مجازی ایجاد میکند جدیتر است. هرچند سرانهی مطالعه و شعاع برد توزیع مطالب را بالا میبرد ولی چون فضای مجازی مجال مطول خوانی نیست، بنابر این خواننده به مخاطبی سطحی بدل خواهد شد که هر چیزی میداند ولی هیچنمیداند. علیرغم این که فضای مجازی و اقتضای تحرک پذیری آن، فرصت مطالعه و میل به مکتوبات کاغذی را در مخاطب محدود کرده و با اغنای کاذب و موقت خود، وی را از این موهبت محروم مینماید.
این نویسنده با بیان اینکه شاید نتوان برای تهدیدهای فضای مجازی تدابیر خاصی اندیشید گفت: ولی برای دوران گذار از یک دوره ادبی منظم و قاعدهمندِ هرچند ناموفق به یک دورهای نامعلوم با مختصات نامعلوم باید فکری کرد چرا که بیتوجهی به این مقوله تناقضهای نسلی و همچنین شکاف ادبی بوجود خواهد آورد.
وی به جایگاه آموزش و کارگاههای آموزشی در تثبیت جریانهای شعر و ادب جوان هم اشاره و خاطرنشان کرد: کارگاههای آموزشی از چند بعد به تثبیت جریانهای ادبی کمک میکند. ایجاد، حفظ و تقویت گفتمان ادبی در جامعه، یکی از کارکردهای محافل و مجامع آموزشی است. وقتی گفتمانی حفظ شد، تولید، ترویج، آموزش و رشد به صورت مستمر اتفاق میافتد. چه بسا نویسندگان و شاعرانی که هنر، پیشهشان نبوده و تنها از روی علاقه بدان پرداخته اند. کسانی که هنرپیشه نیستند، نباید از این محافل و فضای هنری دور بمانند.
وی نقش انجمنهای ادبی، مراکز آموزشی و نهادهای فرهنگی را متفاوت دانست و افزود: یک اشتراک در بین این نهادها وجود دارد و آنهم بسترسازی مناسب برای رشد و اعتلای ادبیات است. همهی نهادها موظفند بستری مناسب برای رشد هنرمندان و نویسندگان آماده کنند. این بسترها در ابعاد، تشویق، آموزش، حمایت مادی و معنوی، آماده کردن امکانات آموزشی و فرهنگی و تسهیل تولید و مطالبه از هنرمند تعریف میشود.
از این نویسنده سه اثر با نامهای «درهای فراموش شده»، «دفتر نویس امیر» و «شاه اسماعیل» منتشر شده و در حال حاضر رمانی با موضوع اقتصاد مقاومتی در حال تدوین و رمان دیگری با نام «برنامه نویس» در باب اقتدار جمهوری اسلامی را در دست چاپ دارد.
