Print Friendly, PDF & Email

پایگاه خبری یزدباما :سید علی تدین صدوقی:مبحث تئاتر دینی جز مباحث اساسی تئاتر ماست اما با تمام مسایلی که پیرامونش اتفاق افتاده و با توجه به جشنواره‌های متعدد به این نام هنوز تعریف درستی از آن در دست نیست.

پایگاه خبری یزد باما :به گزارش ایران تئاتر ؛سالهاست که مبحث تئاتر دینی جز مباحث اساسی تئاتر ماست اما با تمام مسایلی که پیرامونش اتفاق افتاده و جشنواره‌های ریز درشتی که به این نام وبه این بهانه برپاشده هنوز تعریف درست ، اصولی ، متقن ، دراماتیک ، کاربردی و… از این نوع یا گونه تئاتری به دست نیامده است .درواقع بیشتر سلیقه‌ای عمل شده و هرکسی تعریف خویش را بنا به دیدگاه‌ها وبینش و برداشت خود از این مقوله مطرح کرده است؛ و به همین خاطر در مقوله تئاتر دینی تعاریف و تشدد افکار و سلیقه جای یک راهکار اساسی و تعریف دقیق را گرفته است ودر این خصوص به قول منطقیون معرف هماره از دیدگاه معرف بازشناخته شده است. ابتدا بیایید ببینیم که آیا مقوله‌ای و یا گونه و یا ژانری به‌عنوان تئاتر دینی تا چه اندازه می‌تواند وجود خارجی داشته باشد و آیا اصولاً دربین گونه‌های تئاتری محلی از اعراب دارد و یا از ابتدا بوده است و یا نه ، فکر می‌کنیم این ما هستیم که آن را کشف کرده‌ایم وبر دیگر گونه‌ها و ژانرهای تئاتری افزوده‌ایم مثلاً مانند سینمای معناگرا که بیشتر کشف ماست.

 اما باید گفت تئاتر به لحاظ قدمت وسازوکاری که در آن نهفته است با سینما بسیار تفاوت دارد. ابتدا می باید دید که به چه چیز می‌گوییم تئاتر دینی ویا باید بگوییم تئاتر دینی. تئاتری که حتی دفتر آن نیز در مرکز هنرهای نمایشی سالهاست تأسیس‌شده و به‌قول‌معروف چراغ خاموش به کارش ادامه می‌دهد آن‌هم با افرادی خاص و با شیوه‌های خاص‌تر به لحاظ اجرایی وکاری …

برای حصول این مهم ابتدا باید نگاهی اجمالی به تاریخ تئاتر وهنرهای نمایشی بیندازیم. این را همگان می‌دانیم که خواستگاه تئاتر و نمایش از همان ابتدایی که به وجود آمده مسایل آئینی ، دینی ، مذهبی و اعتقادی بوده و نشأت‌گرفته از باورها و سنت‌ها و آداب‌ورسوم و اعتقادات جوامع مختلف بوده است. درواقع صحنه تئاتر و نمایش جایگاه مقدسی برای ارتباط انسان باخدایان و وسیله ارتباطی خاک‌نشینان عالم امکان با عرش نشینان عالم امر وعالم بالا بوده است. اگر همین تعریف اجمالی و خلاصه‌شده و فشرده را بپذیریم پس دیگر مدعیانی که در طی سالیان ادعای تئاتر دینی راکرده اند و خویش را تافته‌ای جدا بافته از دیگر هنرمندان هنرهای نمایشی دانسته‌اند جایگاه خود و برج عاج خویش را از دست خواهند داد؛ و شاید این دوستان نمی‌خواهند که این‌گونه بشود زیرا هماره دوست دارند که با تأسی به تئاتر دینی حیطه خاصی برای خویش بسازند وآنرا حفظ کنند.

ما اصولا شاید به این مفهوم خیلی نی اندیشه‌ایم؛ و آن این است زمانی که می‌گوییم تئاتر دینی مفهوم مخالفش چه می‌شود؟ واین چه تبعاتی را در بین هنرمندان تئاتر و جامعه در پی خواهد داشت. به‌مجرداینکه می‌گوییم تئاتر دینی درواقع چیزی یا معنایی را در مقابل آن خواسته و یا ناخواسته نهاده‌ایم و آن این است که تئاترهای دیگر غیردینی هستند و فقط ما دینی هستیم تئاتر دینی در برابر خودش مفهوم تئاتر غیردینی را می‌آورد. ولا جرم این معنا به ذهن انسان متبادر می‌گردد واین به‌واقع توهینی ناخواسته به ساحت هنر تئاتروهنرمندان تئاتر وهنرهای نمایشی است. یعنی ما که تئاتر دینی کار می‌کنیم آدم‌ها و هنرمندان دینی‌ای هستیم و بقیه آدم‌ها و هنرمندان غیردینی و همگان خوب میدانیم که معنی و مفهوم این عبارت نانوشته اما خوانده‌شده در جامعه ما ونزد مردم و مسئولین ما و در عرف اجتماع ما یعنی چه. متأسفانه دوستانی که تئاتر دینی کار می‌کنند خود را مجتهدین جامع‌الشرایط تئاتر دینی می‌دانند و چند سرو گردن بالاتروذی‌حق در همه امور تئاتر. حال‌آنکه دینی بودن ومتخلق به اخلاقیات دینی وتقوی داشتن وپرهیزگاری را تنها حضرت حق جل واعلا  می‌داند که نزد چه کسی و چه کسانی ظاهرفریبی و ظاهرسازی می‌کنند و چه کسانی در عین ظاهری ساده و یا هنرمندانه‌ای که دارند عمیقاً دینی هستند وهیچگاه هم تظاهر بر این امر نکرده‌اند ونمی کنند که میدانیم تظاهر به دین‌داری خصوصاً برای عوام‌فریبی خود مقوله‌ای ناپسند و نوعی گناه است.

 درواقع همه تئاتری‌ها بنا به تعریفی که در بالا از تئاتر و خواستگاه آن داده شد به‌گونه‌ای تئاتر دینی کار می‌کنند. چه کسی می‌تواند بگوید که مثلاً هملت یا مکبث و یا فاوست و یا در انتظار گودو و… تئاتر دینی نیستد که در همه این‌ها و دیگر نمایشنامه‌های نویسنده‌های معروف مفاهیم دینی و مذهبی موج میزند آیا در انتظار یک ناجی بودن دینی نیست آیا نشان دادن و تقبیح پستی و دنائت و خیانت و قتل و تجاوز و دروغ‌گویی و شک بی‌مورد وجاه طلبی و قدرت‌طلبی و فروختن روح خویش به شیطان برای دستیابی به مطامع و شهوات دنیایی و ده‌ها و صدها مورد غیرانسانی و ناپسند دیگر و گوشزد کردن آن به مردم و ایجاد کاتارسیس و تزکیه نفس در آنان وترقیب مردمان به انسانیت و کار و اندیشه نکو و پسندیده و انسانی و راه راست رفتن وراست گویی وراست کرداری و در پی کسب مفاهیم دینی و الهی بودن و مخاطب را به‌سوی معانی عالیه انسانی و الهی رهنمون شدن و انسان را به کمال و تعالی رساندن  اگر دینی ومذهبی نیست پس چیست؟ چنانچه این‌گونه بنگریم همه تئاتری‌ها یک‌عمر است که دارند تئاتر دینی و مذهبی کار می‌کنند پس هیچ مزیتی بین کسانی که ادعای تئاتر دینی دارند بر دیگر تئاتری‌ها در میان نیست.

 خب حالا که این مقوله تقریباً مشخص شد باید دید ما در طی این چند سال تا چه اندازه در ارائه تئاتر دینی به‌زعم تعریفی که سالهاست دوستان وکسانیکه تئاتر و نمایش دینی کار می‌کنند ارائه داده‌اند موفق عمل کرده‌ایم و یا اینکه تنها می‌خواستیم به این بهانه بودجه‌های آن‌چنانی بگیریم و بین خود و دوستان خودمان تقسیم کنیم و تئاتر دینی را عرصه جولان خودمان نماییم مونوپلخویش گردانیم و به کسی اجازه ورود بدین مقوله را ندهیم و هیچ تعریف دیگری را از تئاتر دینی و مذهبی برنتابیم ومثلا یک نمایش را بیست‌وپنج سال را روی صحنه ببریم ونگذاریم دیگران هم در این خصوص طرحی نو دراندازند.

باید گفت کار دینی و تئاتر دینی و ارائه مفاهیم دینی بر روی صحنه با پز دینی گرفتن و شعار نمایش دینی دادن و به‌اصطلاح دینی کار کردن و ظاهر دینی داشتن و نمایشی را با ظواهر و حرکات موزون کلیشه‌ای و حرف‌ها و نه دیالوگ‌های دینی و مذهبی آراستن بسیار متفاوت است.

دوستان ما در طی این سال‌ها بیشتر از روایات و احادیث و تاریخ دینی استفاده کرده‌اند که البته در جای خود اشکالی ندارد که هیچ بلکه لازم و پسندیده و ضروری است. آن چیزی که می‌تواند محل اشکال باشد چگونه استفاده کردن از این روایات است؛ یعنی از چه احادیث و تاریخی استفاده کرده‌اند. چقدر مطمئن و متقن و درست و صحیح بوده است. چقدر توانسته‌اند واصولا چه اندازه توان تخصصی تشخیص سره از ناسره و روایات اصلی از فرعی و تحریفات و…را داشته‌اند. چون می‌دانیم که احادیث واخبارو روایات و تاریخ جعلی و تحریف‌شده کم نداریم. این را درگذشته بزرگان و مراجع عظام و مجتهدین و متخصصین دین چون آِیت اله شهید دکتر مرتضی مطهری و… گفته‌اند.در رأس همه مراجع در روزگار ما مقام عظمای ولایت هستند که سال‌هاست در برابر تحریفات و خرافات ایستاده‌اند و هشدارها و رهنمودهای لازم را فرموده‌اند.

 فرض را بر این می‌گیریم که همه مواد خام استفاده شده در تئاترهای دینی درست بوده باشند. آیا فقط بر اساس احادیث و تاریخ دینی کار کردن می‌تواند لزوماً حاصلش تئاترو نمایش دینی باشد؟ تاریخ دینی و مذهبی را که در کتب تاریخ وقایع دینی که راحت‌تر و دقیق‌تر و قابل‌اعتنا و اعتماد و اطمینان تر می‌توان دریافت. آیا صرفاً بر روی شخصیت‌های دینی کار کردن نامش کار دینی و یا نمایش تاریخ دینی است و یا اینکه نه این‌گونه تنها زندگی و یا وقایع زندگی یک شخصیت دینی و یا مذهبی را بازگو کرده‌ایم که آن را نیز مکرراً شنیده و یا خوانده‌ایم. بیایید با خودمان صادق باشیم آیا تابه‌حال در طی این چند سال یک نمایش درست‌ودرمان دینی و مذهبی کارکرده‌ایم یا همه‌اش شعار داده‌ایم و نمایش‌هایی شعاری وضعیفی را به روی صحنه برده‌ایم که بعضاً درشان ساحت مقدس معصومین و شخصیت‌ها و… دینی و مذهبی امان نبوده اند. کدام نمایش دینی تابه‌حال عمق و ژرفنای حرکت اباعبدالله الحسین (ع) را توانسته به‌صورت هنرمندانه و دراماتیک بشکافد و مفاهیم درونی آن را بیرون کشیده در قالب یک نمایش ارزنده دینی تحویل جامعه و مخاطبان دهد. اگر چنین کرده‌ایم چرا ما مخاطبان نمایش‌های دینی را از طیفی خاص آن‌هم با اتوبوس به تالارها می‌آوریم؟ اگر توانستیم مردم عادی وکسانیکه اعتنایی به این امور نمی‌کنند و یا باورش ندارند و یا اعتقادشان ضعیف است را به تالار بکشیم آن‌وقت کاری کرده‌ایم کارستان. چرا در تئاتر دینی به روی همگان بازنیست و افراد خاصی که سال‌هاست با این بخش در ارتباط هستند از آن کار می‌گیرند و یا دعوت بکار می‌شوند و متونشان هرچند که دارای ضعف هم باشد پذیرفته می‌شود و سفارش کار می‌گیرند .مگر دیگران نمی‌توانند نمایش دینی کار کنند و یا خدای‌ناکرده مگر ما نعذوباله جای ائمه اطهار علیهم‌السلام و یا جای خدا نشسته‌ایم که مردم را انتخاب می‌کنیم که چه کسانی می‌توانند تئاتر دینی کار کنند و صلاحیت این کار رادارند و چه کسانی نمی‌توانند؟ بخش تئاتر دینی مرکز اصلاً کارش چیست و چرا شفاف عمل نمی‌کند؟ اتفاقاً این بخش باید بسیار بیشتر از بخش‌ها و انجمن‌های دیگر مرکز هنرهای نمایشی با هنرمندان تئاتر ارتباط برقرار کند ومراوده داشته باشد و بایدهنرمندان بیشتر به آنجا رفت‌وآمد کنند نه آنکه کمترطرفش بروند وبا آن کاری نداشته باشند.

 این البته حاصل عملکرد بخش تئاتر دینی است. هنرمندان حرفه‌ای و حتی مذهبی را از تئاتر دینی گریزانده‌اند و دافعه ایجاد کرده‌اند تا جاذبه.تئاتر دینی و مذهبی نیازمند یک آسیب‌شناسی جدی است. نیاز به هم‌اندیشی همه هنرمندان دارد تا بارورشده و رشد کند تا هنرمندان را به‌سوی خود جذب نماید. مگر مقام معظم رهبری بارها نفرمودند که باید هنرمندان را به‌سوی کارهای ارزشی و دینی سوق بدهید. پس چرا بودجه تئاتر دینی خاص افراد ویژه‌ای است وایضا کار دینی. خیلی‌ها که متون نمایش‌های دینی را می‌خوانند و تصویب می‌کنند خود اطلاعات چندانی از چندوچون مسایل دینی و چگونگی نمایش دینی ندارند زیرا نمایش دینی در حرکات فرم یا موزون و دیالوگ‌های شعاری و به گریه انداختن تماشاکنان خلاصه نمی‌شود. در طی این سال‌ها بوده ا ند متون بسیاری که بدون دلیل درست و منطقی و تکنیکی و ارزشی رد شده‌اند صرفاً به خاطر اینکه نویسنده آن رابطه نداشته است و یا کسی که متنش را خوانده در کنه مسایل هنری مربوط دین و مذهب نبوده و حدودوثغور آن را نمی‌دانسته ونمی شناخته است. ویا سلیقه ای عمل شده است .کسانی بوده‌اند که طرح یک جشنواره کامل وتاثیر گذار دینی را ارائه داده‌اند اما باکمال تعجب طرحشان مال خود شده و بنام کس دیگر ثبت‌شده و آن‌کس یا کسان دیگر که صاحب ایده نبوده و نیستند آن را مصادره به مطلوب کرده‌اند و باکمال خونسردی با ژستی به‌ظاهر دینی جشنواره را بنام خودشان راه انداخته اند وبودجه اش را گرفته اند و  حتی صاحبان اصلی ایده وطرح را نیز دعوت به همکاری هم نکرده‌اند .این‌گونه هنرمندان ارزشی ومذهبی ودینی را دلسرد نموده وازبخش تئاتر دینی رانده اند و آنان را منزوی کرده ا ند و خود بر اریکه تئاتر دینی و مذهبی تکیه زده‌اند وازاین رهگذر برای خویش حاشیه امنی به وجود آورده‌اند؛ و هرساله خویش ودوستانشان را با کارهایی ضعیف و کلیشه‌ای تکرار کرده‌اند واصلان‌ هم برایشان مهم نیست که مخاطب نداشته باشند. حتی اجراها ویا بخشی از جشنواره اشان را درجاهای پرتی می‌گذارند برای خالی نبودن عریضه چند اجرا می‌روند و تمام بودجه را می‌گیرند و… آیا مثلاً به‌جز نمایش زخم مدینه که سال‌هاست تکرار می‌شود چه نمایش درخور دیگری در خصوص حضرت صدیقه کبرا فاطمه زهرا (س) به روی صحنه دیده‌ایم که با امروز ما همخوان باشد و دخترانی که آن‌ها را مثلاً بدحجاب می‌نامیم جذب نماید و به دیدنش آمده باشند. والا کسانیکه مذهبی هستند و پایبند اصول وباورهای مذهبی که چندان نیازی نیست این نمایش‌ها را ببینند عمده این است کسانی را جذب کنیم که باور محکمی ندارند و اگر چنین بکنیم شاهکار کرده‌ایم و دینمان و وظیفه هنری و شرعی و اجتماعی امان را ادا کرده‌ایم که متأسفانه این مهم در طی این سال‌ها اتفاق نیفتاده است. بعد ادعای تئاتر دینی هم داریم و اگر کسی نقدی بکند صدایمان هم درمی‌آید که اصلاً چرا تئاتر دینی را نقد می‌کنید اما در جواب این دوستان باید گفت که «بنا به فرمایش مقام معظم رهبری هنرمندان و منتقدین ارزشی باید روند فرهنگ و هنر و مشکلات و ضعف‌ها ومسایل آن را با نقد سازنده به رخ بکشند» ما اگر خداوند یاری کند داریم به وظیفه حرفه‌ای ، اجتماعی و شرعی امان عمل می‌کنیم.

 پس تئاتر دینی می‌تواند شامل حداقل شصت الی هفتاد درصد از همه نمایش‌هایی باشد که به روی صحنه می‌روند. چون تئاتر اصالتاً وفی النفسه به‌صورت ماهوی هنری دینی و مذهبی است. اگر می‌خواهیم تئاتر دینی کارکنیم  اولاً باید از هنرمندان ارزشی و دیگر هنرمندان حرفه‌ای تئاتر نیز دعوت به عمل‌آوریم دوما خدای‌ناکرده  سلیقه‌ای و رابطه‌ای وباندی عمل نکنیم سما در تئاتر دینی را به روی همه بگشاییم چهارما باید نامش راهم درست انتخاب نماییم یعنی مثلاً بگوییم « تئاتر در حوزه دینی و مذهبی» که تازه خودش به زیرمجموعه‌هایی دیگر قابل‌تقسیم بندی است مانند تئاتر در «حوزه تاریخ دینی و مذهبی»، «تئاتر در حوزه شخصیت‌های دینی و مذهبی»، «تئاتر در حوزه مقدسین و معصومین دینی و مذهبی»، «تئاتر در حوزه مفاهیم عالیه دینی و مذهبی» و… امید که این مقال اندک شروعی باشد بر آسیب‌شناسی جدی و مهم در خصوص «تئاتر در حوزه دینی و مذهبی» وانشاله در ظل توجهات حضرت ولی‌عصر (عج) و با تأسی به منویات و رهنمون‌های مؤثر و راهبردی مقام معظم رهبری که بارها در خصوص هنر وتئاترونقد سازنده و هنر دینی ایراد فرموده‌اند بتوانیم به اشاعه درست و اصولی و حرفه‌ای تئاتر دینی همت گماریم .