فاطمه شریفی
در فضای حاضر به ویژه شرایطی که کشور با جنگ اقتصادی و فرهنگی رو به رو است و دشمنان تشنه بهره برداری از هرگونه التهاب و از هم گسیختگی داخلی هستند،چگونگی برقراری ارتباط با افکار عمومی و کیفیت این تعاملات از مهم ترین متغیر های تاثیرگذار در روند دستیابی به اهداف پیش بینی شده و غلبه بر مشکلاتی است که اقتدار نظام جمهوری اسلامی را نشانه گرفته اند.
تردیدی نیست فروریختن مرزهای اطلاعاتی، ثمرات فراوانی در همگانی شدن بعضی از دانش ها و اطلاعات و نیز سهولت ارتباطی میان احاد مختلف جوامع بشری داشته است و میل به ارتباط، خلق زبان، کلام و نیز اشارت و علائم را در گروه های سنی مختلف تقویت کرده است.
رسانه های گروهی و بسترهای ایجاد شده در فضای مجازی به عنوان حلقه های وصل در ایجاد و تداوم این ارتباط جایگاهی ویژه و اثرگذار در جامعه امروز دارند که استان یزد با پیشینه فرهنگی و ظرفیت های متعدد اقتصادی و اجتماعی از این قاعده جدا نمی باشد.
متاسفانه در این شرایط حساس که جریان یابی ارتباط پویا، تحلیلی و واقعی ضرورت دارد، شاهد بروز پدیده اطلاع رسانی گزینشی و تحمیل شده به ویژه اخبار و تحلیل های مسموم و جهت دار در فضای مجازی هستیم.
چهره هایی با نام رسانه رسالت اصلی این ظرفیت مهم را نادیده گرفته و با تکیه بر برخی باندهای سیاسی، تدارک و حمایت های ویژه به تحریف واقعیت های موجود و القاء آشفتگی و ناامیدی اجتماعی مشغول هستند.
قلم به دستان محفلی با ژست رسانه ای هوچی گری پیشه ساخته اند و در بوق های تبلیغاتی برای کتمان واقعیت و بر هم زدن آرامش جامعه فریاد می زنند تا پاسخی بر تب منفعت طلبی خود و حامیانشان داشته باشند و یا به تعبیری دیگر بتوانند از آب گل آلود ماهی بگیرند.
از سوی دیگر ظرفیت های تنوع محتوا و بسترهای انعکاس پیام،زمینه دسترسی مخاطبان و تعدد فعالان فضای مجازی را فراهم ساخته است.اما متاسفانه گاهی شاهد التهاب آفرینی های سفارشی،موج سورای خاص با زمینه قبلی و حمایت های جاری توسط عده ای در لباس دوستی با فرهنگ و جامعه هستیم.
این جریان نه تنها رسالت و جایگاه رسانه با ویژگی های آگاهی بخشی،اطلاع رسانی و تسهیل گری در مسیر توسعه را به بدترین شکل با فرو پاشی ارزش های اخلاقی زیر سئوال می برد بلکه از سوی دیگر نشر مطالبی آلوده به منفعت و حساب های شخصی نیز فضای جامعه را به سوی سردرگمی می کشاند.
سردرگمی اجتماعی ضایع شدن حقوق و بهم خوردن آرامش مردم در عرصه های مختلف را به همراه دارد و ایجاد حباب های رسانه ای برای تقویت قدرت تک بخشی، مسیر سازندگی ،بهبود شرایط و حل مشکلات را با ضعف رو به رو می سازد.
اگر زد و بندهای این چنینی با ابزار رسانه را از دو بعد تخصص گرایی و اخلاق مداری نظاره کنیم با واکنش هایی عجیب،مخرب و بیگانه با هر قالب رسانه ای حتی انتقادهای کوبنده مواجه می شویم ،زیرا هرگز نمی توان محتوای زنجیره ای،سفارشی و سرشار از کینه توزی را نقد دانست و در جرگه رسانه جایگاهی برای آن قائل بود.
بر این اساس فعالیت رسانه ای غیر اخلاقی و بدون توجه به اصول حرفه ای نه تنها به اصلاح امور و رفع نواقص منجر نمی شود بلکه خصومت، ناآرامی و کدورت نیز به همراه می آورد که ترور شخصیت افراد به بهانه نقد یکی از مهم ترین آفت های این حوزه است.
و چه شایسته است اگر برای انتقاد و کنشگری دست به قلم می شویم به جای زیر سئوال بردن اشخاص، در قالبی حرفه ای و اخلاقی به واکاوی اندیشه و عملکرد مورد نظر بپردازیم و نقص در عملکرد و رفتار را با منفی جلوه دادن شخصیت مخلوط نکنیم.
از سوی دیگر نیز بیان راه حل های مناسب برای رفع آن نواقص و عیب ها با تکیه بر تجربه علمی و بدون خصومت شخصی نقطه قوت نقد و کنشگری در رسانه است که پیشرفت جامعه در عرصه های مختلف را هدف قرار می دهد.
چه شایسته است اگر برای انتقاد و یا ایفای نقش اجتماعی دست به قلم می شویم به جای زیر سوال بردن افراد و حساب و کتاب های شخصی، در قالبی حرفه ای و اخلاقی به واکاوی اندیشه و عملکرد مورد نظر بپردازیم تا تعمیق ارتباطات موثر و ساختار یافته جایگزین هیجان سازی در مراودات اجتماعی شود.