پایگاه خبری یزد باما ؛ نمایش «عبور از غبار » به کارگردانی سعید شهریار و نویسندگی محمدرضا امیرخانی این روزها در هتل سنتی ادیبالممالک در حال اجراست و نگاه علاقهمندان زیاد و برخی منتقدین عرصه نمایش را به خود جلب کرده است آنچه در ادامه میخوانید یادداشتی اختصاصی است از احمد معین قفقازی در خصوص این نمایش :
بسمهتعالی
درحالیکه تمام سالنهای نمایش یزد فعال و در حال نمایش هستند، نمایش عبور از غبار به نویسندگی رضا امیرخانی و کارگردانی سعید شهریار و بازی بازیگران تاتری و پیشکسوت یزد که حال و هوای تاتری بیشتری دارد، در حیاط یکی از هتلهای سنتی یزد در حال برگزاری است. اتفاقی که بیشتر باید شامل نمایشهای دیگر که حال و هوای کمدی داشت میگردید.
دلیل کارگردان نمایش، بر این اتفاق، تعلق فضای حاکم بر نمایش، بر انتخاب این محل، برای اجرای این اثر، هست ولی در ظاهر هیچگونه استفادهای که بتوان آن را ابتکاری در این زمینه بهحساب بیاوریم، به عمل نیامده است.
حضور نسبتاً خوب تماشاگران که از همه قشرها را میتوان در میان آنها دید، بیشتر به سابقه کارگردان و نویسنده آن برمیگردد و انتظاری که از آنها دارند، حال تا چه اندازه این انتظار برآورده شده باشد، باید در اذهان همه تماشاگران جستجو شود تا در نگاه منتقدان …چراکه موضعگیری متفاوت کسانی که نقدی بر این نمایش نوشتهاند در حالتی غیرعادی! حاکی از دو نگاه متفاوت به این اجرا میگردد.
منتقدینی همچون رضا بردستانی و محمد محمد سیفی، نیمهپر لیوان را در نظر گرفتهاند و محمدرضا شوق الشعرا آن را خالی تصور کرده است و این جای تعجب دارد که نمایشی واحد در نزد افرادی بادانش تقریباً یکسان چنین برداشتهایی متضاد را که نمیتواند سلیقهای باشد را به وجود آورده است!
البته با نگاهی خوشبینانه، اگر حد وسط این نوع نگرشها را مدنظر قرار دهیم به محصولی بینابین میرسیم که شاید بتوان آن را اینگونه تفسیر کرد؛ کسانی که با پیشینه تاتری و حرفهای کارگردان و نویسنده اثر آشنا بودهاند با تصور و توقعی فراتر از این اجرا برای دیدن این اثر حاضر گردیدهاند و شاید به خاطر عدم برآورد توقعاتشان، یا دچار هالهای از رودروایسی گری شدهاند و به خاطر سابقه دیرینه و خوب این دو هنرمند قدیمیِ عرصه نمایش که در این زمینه فوقالعاده حرفهای هستند و دوستی فیمابین، دست از نقد منفی برداشتهاند و با ذکر محسنات کار قضاوت بیشتر را موکول به اجرای کارهای بعدی آنها کردهاند تا با دیدن کارهایی بهتر همچون گذشته از آنها از قضاوتی عجولانه در این زمینه پرهیزکرده باشند در ضمن با حمایت از نقاط قوت کار، عناصری را که در پدید آوردن این اثر و نکات مثبت آن، مؤثر بودهاند را تقویت و تشویق نمایند، مانند بازیهای خوبی که توسط تعدادی از بازیگران انجام شد و نکات خوبی که در متن اثر و اجرای آن مستتر بود
. یا اینکه واقعاً دیدگاه و برداشتشان را از نمایش اعلام کردهاند و باز در مقابل کسانی که دچار این هاله نشده و بنا بر رسالت قلم خود و تعهد اخلاقی شامل بر نقد و انتقاد، هرانچه را که دیده و برداشت کردهاند، قلمی کردهاند و مسلماً از هرگونه حب و بغضی به دور بودهاند و هیچگونه ذهنیت خاصی را در این مورد، نمیتواند متصور بود و اگر کم و کاستی را مطرح کردهاند، نشان از میزان وقوف آنها به این اثر بوده است و این دیگران هستند که با نگرش به نوع نظر آنها، سطح آگاهی و توان آنها را در نقد یک اثر به داوری خواهند نشست.
تذکر این موضوع ازآنجا نشأت میگیرد که رضا امیرخانی در مرقومه ای، بهقصد جواب به یکی از منتقدین، کمی پا را از دایره فن بیرون گذاردهاند و اصولاً در این زمان و درحالیکه ایشان نویسنده و از عوامل اجرایی کار هستند، هرگونه مبادرت به جوابگویی متقابلانه به نوع نقد ناقد صحیح نیست و مخاطبان خود وقوف کافی به درک سخنان ناقد، همراه باملاحظه اثر رادارند و نوع سمتگیری سعید شهریار نیز در اشاعه نقدهای موافق نیز کاری درخور نیست و در اذهان چیزی ورای قضاوتی صادقانه را پدید میآورد و این نوع عملکرد نزد کسانی که با نقطه نظرات منتقدان (چه موافق و چه مخالف) و نوع توانمندی عناصر اثر آشنا باشند عملی کارشناسانه تلقی نخواهد شد.
بهر حال این از نقاط قوت یک اثر است که بتواند پس از نمایش عقاید متفاوتی را پیرامون خود ایجاد کند و هر تفکری را اعم از موافق یا مخالف با نوع اثر ( نه افرادی که پدیدآورنده اثر هستند) ایجاد نماید ولی شاید همانطور که گفته شد حضور شهریار و امیرخانی در ظرفیتهای پایینتر از توان و دانش تاتری خود، این حساسیتها را برانگیخته است و شاید، باید تا بعدازاین هر دو این هنرمند خوب استان با حساسیتهای بالاتری به خلق آثار خود و اجرای آن بر روی صحنه همت بدارند تا ضمن برآوردن توقع دوستان و مخاطبان، شاهد اتفاقات بهتری در سطح نمایش استان که چندی است حسرت کاری خوب را بر دل دوستداران نمایش گذاشته است، باشیم.
تساهلی که باعث شده است تا عرصه نمایش استان شاهد آثاری ضعیف و سهلانگارانه و بیشتر درزمینهٔ های فکاهی و کمدی باشد تا اثری فاخر و تفکر برانگیز که همت این دو هنرمند و دیگر هنرمندان عرصه نمایشی استان را چنان گذشتههای نهچندان دور میطلبد.
احمد معین قفقازی