پایگاه خبری یزدباما؛ نقدی بر نمایش کبوتران چاهی به کارگردانی علی جاور
محمدرضا امیرخانی
شامگاه جمعه بیستم آذرماه یک هزار و سیصد و نودوچهار شمسی بر صحنه آمفیتئاتر تئاتر حوزه هنری یزد شاهد اجرای نمایشی هستیم بانام کبوتران چاهی به نویسندگی آقای عدالت فرزانه و کارگردانی علی جاور که در حد بضاعت قلم بهنقد نمایش فوق میپردازم.
خلاصه داستان:
شش زن به قصد زیارت امام رضا (ع) با اتوبوس آقای زندی عازم سفر هستند که براثر یک حادثه غیرمنتظره به درهای سقوط میکنند. زندی قبل از واژگونی خود را از اتوبوس به بیرون پرتاب مینماید. زندی که بر این باور است مسافرانش هنوز زنده هستند هرساله اتوبوس بدون مسافر را به مقصد مشهد حرکت میدهد.
نقد متن:
عدالت فرزانه از یک غیرمنتظره میگوید. زنانی که در واپسین دقایق زندگیشان آرزوی رسیدن به حرم امام رضا (ع) را دارند؛ اما سفری که مسافرانش به مقصد نمیرسند و متن ما را با شش شخصیت زن مواجهه مینماید. سیده زنی مذهبی که همین توقف انتظار را سفر میداند و بیش از همه به ذکر میپردازد و میخواهد که آذر و آوا (مادر و دختر) به همراه شیدا زن باردار و مهین که دلخوشی از شوهر ندارد و زیبا که بیشازحد به سرووضع خود میپردازد وآرایش میکند و بیشتر اوقات با مهین بگومگو دارند آرام باشند و این لحظات واپسین را منتظرانه و آرام به پایان برسانند.
لحظات نفسگیری است. مرتب به تلفن زنگ میزنند. ارتباط آذر با دخترش برقرار میشود و وقتی آذر از همسرش شکوه میکند آوا آبروداری میکند. زندی به سیده مرتب امید میدهد. امیدی که تحقق نمییابد و درست زمانی که منتظر اتوبوس جدید هستیم به ناگاه واژگونی اتوبوس و سقوط را نظاره گریم. در حقیقت کبوتران چاهی پژواک شخصیتهای ماقبل از صحنه سقوط است.
آنچه موردنقد است تمرکز مضمون است که کبوتران چاهی ما را با یک واقعه درگیرمی نماید وآنهم شاید آخرین مکالمات کاراکترهایی که آرزویشان دیدار با امام است؛ و حال که خلقیات و آرزوها و تمناهایشان را درمییابیم به ناگاه شاید جرقه نخستین در پدیداری متن را نویسنده به ما یادآور میشود که اصل و اساس قصه از آقای زندی می باشد که هنگام مرگ شخصیتها تا ده روز بیهوش بوده است و حال همچنان معتقد است که مسافرانش سر راهاند و اتوبوس را بیهیچ مسافری ده سال است که به مقصد مشهد راهی مینماید. راستی پس از پایان ذهن من مخاطب نمایش کبوتران چاهی درگیر کدام کاراکتر و قصه هست؟ قصه آن شش زن که با آنها همراه شدیم و یا آقای زندی که اگرچه حضور فیزیکیاش در کبوتران چاهی کمرنگ بود که پدیدآورنده این قصه پر رمز و راز بود.
عدالت فرزانه اگر در ساختار قصه ما را با یک غیرمنتظره مواجه مینماید معالوصف در پرداخت شخصیتها و آفرینش به برخی لحظههای ناب نمایشی به توفیق میرسد آنچنانکه با تکتک شخصیتها همراه میشویم و کاراکترهای درگیرمانند زیبا و مهین را همانگونه میپذیریم که شیدا و آذر و آوا را و به همان موازات نقش محوری سیده خانم را و مهمترین موضوعی که کبوتران چاهی را مقبول قبول مینماید همین فضاسازی و ضرباهنگ مناسب است؛ و البته میبایستی به برخی افکار و عقاید و باور کاراکترها بپردازیم که نویسنده در پرداخت شخصیتهایش برای طرح موضوع از علل پدیداری آن غافل نبوده است که در اینجا کاراکتر آوا و مادرش آذر را بررسی مینماییم.
آوا: اینهمه اﻋﺘﻘﺎد…اینهمه اشتیاق … پس کو یه جواب …؟ چرا کمکون نمی کنه؟
اﻳﻨﺠﺎ وﺳﻂ ﺑﻴﺎﺑﻮن…ولمعطلیم…هرلحظه ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻳﻪ ﺗﻠﻔﻦ…هرلحظه ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻳﻪ اﺗﻔﺎق…
و سیده خانم برای آرام نمودن او این جمله را میگوید…اﻳﻨﻬﺎ آزﻣﺎﻳﺶﻣﻌﺸﻮﻗﻪ؛ و وقتی بر این نپذیرفتن اصرار میکند و دعا را به تمسخر میگیرد آذر به او سیلی میزند یا آنجا که آوا این مسئله را مطرح مینماید
آوا: …ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﻮن ﻛﺎﻏﺬ ﭘﺎرهﻫﺎ اﻻن اﺳﻴﺮﺟﺎدهاﺋﻴﻢ…اﻻن اﻳﻨﺠﺎ دﻳﮕﻪ اون ﻋﻠﻢ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ دادﻣﻮن ﺑﺮﺳﻪ…نه اعتقاد…
اگرچه نویسنده در پرداخت فضای خانوادهای که آوا در آن تربیتشده است قبل از طرح این سؤالات در شرایط بحرانی آذر شکوه کنان از محیط خانهاش چنین میگوید:
ﺟﺎیﺷﻜﺮدارهﺳﻘﻒروﺳﺮﻣﻮنﺧﺮابﻧﻤﻴﺸﻪ…وﷲﺑﺨﺪا…
…زﻳﺮﺳﻘﻔﻲﻛﻪ ﻧﻪ ﻧﻤﺎزﺧﻮﻧﺪه ﺑﺸﻪ…ﻧﻪﻻی ﻗﺮآﻧﻲ ﺑﺎز ﺑﺸﻪ…ﺑﺎﻳﺪازشﻓﺮارﻛﺮد…
و نکته دیگری که در عنوان کبوتر چاهی باید یاد آور شوم کبوتران چاهی در عمق چاه همزیستی خوبی باهم دارند و شگفتانگیز آنکه با سرعت کبوتر چاهی به عمق چاهی میرود که برخلاف صعود و پرواز در آسمانها به قعر چاهی است و شاید انتخاب چنین عنوانی از نویسنده مناسب با نوع همزیستی شخصیتهای ما در واپسین لحظات زندگیشان باشد.
نقد اجرا:
کبوتران چاهی در اجرا همانگونه که متن میطلبد تمرکزش واحد نیست. آن علت اصلی و پدیدآورنده داستان اصلی بهموازات متن در پایان شتابزده و نه غیرمنطقی مطرح میشود و به همین دلیل کارگردان را باید وفادار به متنی بدانیم که در پرداخت شخصیتهایش نویسنده با درایت و هوشمندی از یک رابطه علی و معلولی میگوید و اجرا همگام با متن عدالت فرزانه مخاطب را درگیر قصه اصلی مینماید و باز آنجا که علل پدیداری قصه در متن کبوتران چاهی کمرنگ و کمرمق طرح میشود در اجرا نیز همین کم و کیف را شاهدیم. مؤلفههای یک اجرای خوب درنهایت به درگیر شدن ذهن مخاطب با مضمون میانجامد که الحق و الانصاف اجرای بالنسبه موفقی از نمایش کبوتران چاهی به دلیل بهرهگیری کارگردان از عناصر تأثیرگذار و حرفهای شاهدیم که به برخی برجستگیها و درعینحال ککستی های آن میپردازیم.
الف: بهرهگیری کارگردان از بازیگران توانمند و ورزیده مهمترین نقطه قوت اجراست. اگرچه از ایفاگر نقش سیده خانم صدیقه مطلق انتظار بیشتری داشتیم هرچند شاهدبازی روان و یکدست ایشان بودیم معالوصف در لحظات حسی و پرتنش همچنان بازی آرام ایشان حاکم بود. و بازیگر توانمندی مانند خانم هاشمی (مهین) علیرغم بازی بسیار روان و احساسی در لحظاتی به اگزجره تن میدهد که اگر از این برخی لحظات بگذریم همخوانی و همسرایی بازیگران نقش مهمی در انتقال برگهها داشتند که بازیهای قابلقبول فاطمه السادات عسکری (شیدا)؛ مهسا دهقانی (زیبا)؛ مرضیه سوایی (آذر) و آزیتا دهقانی (آوا) در خدمت اجرا میباشند.
ب: طراحی صحنه: سادگی فضا در دستور کار طراح صحنه خوب نمایش آقای محمدرضا بهرامی هست و همین سادگی در طراحی صحنه پدیدآورنده یک فضایی غیرمتعارف است که بیشترین سمتوسو در طراحی صحنه معطوف به لحظات پایانی نمایش است آنجا که از جسم شفاف حائلی بین مخاطب و بازیگر پدید اید. در این اجرای بخصوص اگر خیلی طراحی به نمایش نیفزوده بود اما کمرنگ و بیرنگش نیز ننموده بود که قابلقبول مینمود
ج: طراحی نور: کبوتران چاهی باید با بهرهگیری از عوامل کمکی به خلق فضا کمک مینمود. اگر کاراکترها را به کبوتر تشبیه کنیم و فضا را به چاه که در اصل همان دره هست ظلمانی بودن فضا بخصوص آنجا که به صحنه پایانی نزدیک میشویم به مدد فضای نمایش میآید که احسان نیکمحضر با توجه به بضاعتش به مددرسان اجراست.
د: میزانسن: مهمترین نقطه قوت اجرا استفاده از میزانسن های متنوع و هوشمندی در استفاده از بار معنایی آن هست که میزان سن هایی با اشکال نیمدایره و خط در ایجاد مفاهیم و مضمون نقش مهمی ایفا مینمایند. تنها نکتهای که در اجرا از منظر کارگردان کماهمیت تلقی گردید تکرار میزانسن ها بخصوص میزانسن های خطی که ازلحاظ بصری زیبا نمینمود که عمده این نداشتن حظ بصری در صپخلق صحنه پایانی و ایستادن زمان قابلتأمل بازیگران بیهیچ کنشی که مخاطب و بازیگر میبایستی اواهای خواننده را توأمان بشنوند.
ه: موسیقی: در اجرای کبوتران چاهی موسیقی حسین افروز همراه با اوای شنیدنی هنرمند مجتبی هراتی از نقاط قوت اجرایی بود که اگرچه در بخش میزانسن اشاره نمودم میتوانست ازلحاظ بصری زیباتر ارائه شود.
در پایان ضمن خسته نباشید به آقای علی جاور و گروه اجرایی که با تلاشی درخور کبوتران چاهی را انچنان که متن خواستار آن بود به مخاطبش ارائه دادند و به امید اجراهای بهتر و بهتر گفتارم را به پایان میرسانم.
و من الله التوفیق
محمدرضا امیرخانی
94/9/25