Print Friendly, PDF & Email

«اگر برگشتم» روایت زندگی شهید محمد حسین حسن زاده از رزمندگان استان یزد در دفاع مقدس ،منتشر می شود .

به گزارش پایگاه خبری یزد باما به نقل از روابط عمومی حوزه هنری استان یزد ؛ ده نویسنده یزدی خبر داد و گفت: این اثر به زودی توسط انتشارات سوره مهر در قطع رقعی روانه بازار کتاب خواهد شد.

محمدصادق کوچک‌زاده افزود: در این زندگی‌نامه داستانی، بخشی از سبک زندگی، شخصیت و مجاهدت‌های شهید در دفاع مقدس روایت شده است.

وی اظهار داشت: در این اثر خاطراتی از شهید به روایتگری خواهران، برادران و همرزمانش آورده شده که بسیار  جذاب و خواندنی است.

این کتاب با همکاری حوزه هنری یزد و اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان تولید شده است.

محمدحسین حسن‌زاده ۱۰ تیرماه ۱۳۳۷ در فیروزآباد شهرستان میبد در خانواده‌ای متدین و سخت‌کوش به دنیا آمد و پرورش یافت. پس از پایان تحصیلات متوسطه با مدرک دیپلم در یک شرکت راه‌سازی مشغول کار شد.

همزمان با انقلاب و صدور فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفین، با لبیک به این دعوت، همراه جمعی از دوستانش بسیج میبد را پایه‌گذاری کرد.

محمدحسین با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه‌ها‌ شد. مرداد ۱۳۶۰ به عضویت رسمی سپاه درآمد و از آن پس در اغلب عملیات‌ها حضور داشت. هرچند در عملیات فتح‌المبین از ناحیه  چشم چپ مجروح شد ولی بار دیگر عازم جبهه شد.

این رزمنده دلاور سرانجام  ۱۹ بهمن ۱۳۶۱ در حالی‌که به عنوان فرمانده گردان در عملیات والفجر مقدماتی حضور داشت در فکه به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از هشت سال در دی ماه ۶۹ به میهن بازگشت و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

گزیده‌ای از کتاب:

صدای بسته شدن در خانه آمد. بی‌بی‌زهرا دوید سمت در، اما خبری از محمدحسین نبود، باد صدای در را درآورده بود. بی‌بی زهرا برگشت توی اتاق اما ننشست، رفت سراغ آشپزخانه، توی یخچال را نگاه کرد و برگشت. نگاهی به ساعت انداخت. عقربه‌ها خیلی از هم فاصله نگرفته بودند. رفت سراغ جانماز سبز توی طاقچه و تسبیحش را پیدا کرد. باد درهای بسته را هم آرام نمی‌گذاشت. تا یک دور تسبیح را تمام کند دو بار تا در خانه رفت و برگشت. یک بار هم بچه همسایه را که توی کوچه بازی می‌کرد تا سر کوچه فرستاد. از محمدحسین خبری نبود. بار آخر خودش رفت. با همان چادر گلدار و دمپایی قهوه‌ای روی حیاط. اما این‌بار نه تا سر کوچه، پیاده رفت تا خود سپاه. حیاط و ساختمان سپاه پر بود از جوان‌هایی هم قد و قواره پسرش، با لباس‌های هم مرام او، خاکی.

مرضیه قائمی‌زاده متولد ۱۳۶۲ در یزد، دانشجوی دکتری مهندسی نساجی دانشگاه یزد است.

او نویسندگی را از سال ۱۳۹۵ با شرکت در دوره‌های آموزش داستان‌نویسی و رمان‌نویسی حوزه هنری یزد آغاز کرده و این اثر که دومین اثر اوست، نتیجه چهار ماه کار و پژوهش است.

کتاب «تا پروانه شدن» دیگر اثر این نویسنده است.

وی در حال حاضر مشغول نوشتن یک رمان با موضوع اجتماعی است.

 تگ ها